این وبلاگ برای یادداشت رویدادهای زندگی، تجربیات و مباحثی مختلف زندگی روزمره به روز میشود.
زاده جنوب هستم و رفیق آفتاب و هم نشین شط و جانم در سینهی خاک جنوب به جا مانده است ، دودمانم به معراجگاه زرتشت میرسد و با سرما و زبان آذری هم تبارم.
از 18 سالگی به قصد تحصیل خانه را رها کردم و سعی میکنم همیشه دانشجو باشم و به دنبال دورههای مختلف یادگیری هستم.
از کودکی تا امروز کارهای مختلفی از فروشندگی تا تاسیس شرکت فناوری و مدیرعاملی شرکت پیمانکاری را تجربه کردهام و مسیرتجربه را تا آخر عمر ادامه خواهم داد.
ادامه...
گاهی ناامید میشم ازخودم!!! آخه معمولا پست های شما رو باید دوبار بخونم تا متوجه فهوای کلام بشم... مثلا این پست رو یکبار دیروز خوندم!متوجهش نشدم! یکبار الان که فکر کنم متوجهش شدم آقا احسان زیر لیسانس پست بزار برادر
نفرمایید بعضی وقت ها، بعضی متن ها عجیب به دل آدم می نشینه، انگار که عمری دنبال همین نوشته بود! این برای بنده همون حکم رو داشت
بهرحال نسبت به خیلی از همسن و سال هاتون بیشتره...
همینکه این نوشته ها توجهتونو جلب میکنه هم گویای همینه...
لطف دارید، متشکرم
ماشاالله فهم ادبی تون بالاست :))
نه گمان نمی کنم!
هر برداشتی که خودم دوست داشته باشم رو انجام می دم
گاهی ناامید میشم ازخودم!!! آخه معمولا پست های شما رو باید دوبار بخونم تا متوجه فهوای کلام بشم...
مثلا این پست رو یکبار دیروز خوندم!متوجهش نشدم! یکبار الان که فکر کنم متوجهش شدم
آقا احسان زیر لیسانس پست بزار برادر
نفرمایید
بعضی وقت ها، بعضی متن ها عجیب به دل آدم می نشینه، انگار که عمری دنبال همین نوشته بود!
این برای بنده همون حکم رو داشت
شکیبا بودن در چه موضوعی؟
زندگی کردن!