ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
به گزارش خبرنگار شانا(شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی)، میدان مشترک پارس جنوبی هم اکنون با تلاش شبانه روزی کارکنان صنعت نفت، روزانه ٤٦٠ میلیون مترمکعب گاز تولید می کند و این در حالی است که این روزها ٥٥٠ میلیون مترمکعب گاز در بخش خانگی کشور مصرف می شود.
مصرف ما بیش از تولید ماست، بنابراین بدون هیچ دانش و تخصص خاصی می توان به این نتیجه رسید که سرانجام کشور ما در صورتی که نفت به قسمت آخرش برسد- همان گونه که هورت کشیدن آخر آبمیوه موجبات کدورت ما را فراهم می آورد - روزگار آشفته ای خواهیم داشت.
ای کاش یک بار دور هم جمع بشویم و بدون هوچی گری و یا من بمیرم ، تو بمیری فکری به حال مملکت خودمان بکنیم؛ برای وقتمان ، پولمان ، آبرویمان و در آخر دینمان ازرش قائل بشویم.
این کشور بلاخره راه توسعه و آبادانی خودش را پیدا می کند ، باید بتوانیم ما هم نقشی در این صحنه بازی کنیم.
یک سوال شاید بی ربط:
وقتی که آقای شاه شاهان -با کلی پسوند و پیشوند دیگر- جناب قذافی با چادر و شتر در مقر سازمان ملل اتراق می کرد تصور ما نسبت به ایشان چه بود؟ کسی می گفت که عجب آدم تجدد گرای باحالی است؟
قسمت اول زندگی نامه آن ها را بخوانید و بدون در نظر گرفتن حزب و جناح ایشان، به نمایندگانی که برادران کمتری دارند رای بدهید،
شاید پست های کمتری را اشغال کنند.
افلاطون انسان را یک حیوان سیاسی تعریف میکند و دانشمندان ما آن را یک حیوان اجتماعی ترجمه کردهاند، زیرا میپنداشتهاند که آن چه صفت مشترک انسانها است اجتماعی بودن است نه سیاسی بودن، زیرا در این صورت تنها سیاستمداران انسان هستند و انبوه مردمی که به سیاست نمیاندیشند و یا کار سیاسی نمیکنند انسان نیستند. حال آنکه اجتماعی بودن صفت مشخص انسان نیست، زیرا بسیارند حیواناتی که حتی از انسان اجتماعیترند، همچون زنبور عسل. این سیاسی بودن است که ویژه انسان است.
مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعهای که در آن زندگی میکند پیوند میدهد و این پیوند است که تجلیگاه اراده، آگاهی و انتخاب انسان به شمار میآید و تنها انسان است که موضع اجتماعی خویش را همچنان که موضع طبیعی خویش را، احساس میکند، یعنی به پایگاه خویش در طبیعت یا در جامعه خودآگاهی دارد و در آن دخالت میورزد، آن را تأیید میکند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت میکند.
بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالی ترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.
متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعهها مسلط بودهاند، همواره از سیاسی شدن تودهها وحشت داشتهاند. «سیاستزدایی» مردم شیوهای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرت های استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزش های بی شمار یا توسعه آزادیهای جنسی، و یا مصرفپرستی و یا ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمیهای ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشهها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.
اگر خونی نریزد شاه عالم
بسا خونا که در عالم بریزند
بباید کشت هر یکچند گرگی
به زاری تا دگر گرگان گریزند
پی نوشت:
یکی از ویژگی های اشعار سعدی این است که وی در آثار خود به جنبه های سیاسی و اقتصادی نیز اشاره دارد،
که از جمله ی آن می توان به مواعظ ایشان در باب کشور داری اشاره نمود.
همچنین مناظره سعدی با درویشی که ثروتمندان را دشمن اجتماع می پنداشت مبین دیدگاه اقتصادی سعدی می باشد.