منصفانه است که همزمان با استرس و نگرانی های کم آبی،سیل هم داشته باشیم؟
امروز به ذهنم خطور کرد چرا رییس جمهور آکتور ما به پیر مرد طبسی نیز یک پیکان وانت صفر هدیه نکردند؟!
آه مظلومان چو آتش در میان پنبه است
بنیاد علوی به جای تبلیغات میلیونی در رابطه با گزارش عملکرد خودش میتونه افراد بیشتری رو تحت پوشش قرار بده.
بهطور اتفاقی، یکی از برنامههای کنکوری تلوزیون را میدیدم.
این برنامهها که (بهقول وزیر آموزش و پرورش) برخی با لابیگریِ کارتلهای بزرگ اقتصادی برگزار میشود، طوری روی فنون تبلیغاتی تسلط یافتهاند و از فضای گل آلود کشور کَره میگیرند که هیچ صنعتی نمیتواند چنین کند.
برخی مجریها و آموزگاران این صنعت چنان پر از استرس و اضطرابند که حتی کنترل صدای خود را ندارند، و طوری داد و هوار میکنند و اطوارهای نمایشی درمیآورند که آدم بیشتر نگران خودشان میشود نکند فتقشان پاره شوند. اینطوری به پنجاه سالگی هم نمیرسند.
برنامهای که دیدم کارنامهی میانگین نمرات قبولیهای پزشکی امسال را نشان میداد. مجری با فریادهای گوشخراش میگفت: "اینا نمرات آدمای موفق و خوشبخته. مال اوناییه که برنامه و هدف داشتهاند. اگه نمیخوای ثروتمند و معروف بشی این برنامه رو نگاه نکن. اگر نمیخوای پرفسور سمیعی بشی این برنامه رو نگاه نکن. این برنامه واسه آدمای به دربخوره. واسه اونایی که میخوان یه چیزی بشن".
زهرهام ترکید. بیتعارف تمام وجودم را احساس پوچی و بیچارگی پُر کرد. ازینکه هیچ پُخی نشدهام احساس بدبختی کردم و از خودم و خانواده خجالت کشیدم.
با چهار پنج دقیقه برنامه طوری دچار استرس و اضطراب و احساس بدبختی شدم که میگرنم عود کرد و تلویزیون را خاموش کردم.
از عجایب اینکه در جنگ انگلیس و عثمانی، قویترین دولت روی زمین ـ یعنی دولت عثمانی ـ مغلوب ضعیفترین دولتها یعنی انگلیس شد، با اینکه امثال آقا سید محمدکاظم یزدی و آقای شیخالشریعة اصفهانی و آقا میرزا محمدتقی شیرازی رحمهمالله که از معاریف علما بودند و نیز دیگر علما وارد جنگ شدند و بدین ترتیب علمای شیعه یداً واحدة (یکدست) از دولت عثمانی علیه انگلیس حمایت کردند و دولت اسلامی ـ هر چند سنی ـ را بر دولت کفر ترجیح دادند.
بااینهمه، انگلیس با رشوه و حیله و فریب و وعده و وعید به رؤسا و فرماندهان غالب شد و در حقیقت هیچ، بر همه چیز غلبه کرد!
و سرانجام گفتند: «ظَفَرْنا عَلی أَعْظَمِ قُوةٍ عَسْکرِیةٍ فِی الْعالَمِ؛ بر بزرگترین نیروی نظامی جهان پیروز شدیم».
باز هم ما خوابیم و نفهمیدیم که چگونه از راه رشوه افرادی را خریداری نمودند و بر ما غلبه کردند!
در محضر بهجت، ج۲، ص۱۹۹
به هر حال این که در این 60 سال دغدغه های مردم ما از سیاه زخم و وبا و جذام و ...
رسیدم به مسائلی مثل محیط زیست و بیکاری و تورم ، می شه به روند رو به جلوی کشور امیدوار بود.
امروز خبری از یکی از نمایندگان مجلس خوندم که از چند جهت جالب توجه بود؛
«متاسفانه به تازگی فعالیت اسنپ و تپسی که به صورت اینترنتی به ارائه خدمات میپردازند موجب کساد شدن بازار تاکسیها شده است که مالیات و عوارض شهری هم پرداخت میکنند، از سوی دیگر نظارت دقیقی بر روند فعالیت اسنپ و تپسی هم وجود ندارد و چنانچه مسافری با مشکلی در روند دریافت خدمات از این موسسههای اینترنتی مواجه شود، متولی مشخصی برای پاسخگویی به آنها وجود ندارد.
برای ساماندهی این بخش باید اسنپ و تپسی هم تحت پوشش مجموعهای رسمی قرار بگیرند تا بتوان بر روند فعالیت آنها نظارت کرده و ضوابطی برای آنها تعیین کرد، در غیر این صورت تداوم فعالیت آنها مغایر با قانون است.»
۱- در متن اشاره شده که چون متولی مشخصی برای پاسخگویی به مسافران وجود ندارد بدون ضوابط عمل می کنند و غیر قانونی هستند، سوال این جاست که در بخش های مختلف این نظام فخیمه که متولی های گردن کلفتی هم دارد پاسخگویی به ارباب رجوع با چه کیفیتی است و چگونه انجام میگیرد؟
۲-ایشان ضابطه مند شدن توسط مجموعه ای رسمی را ضامن چه چیزی می دانند؟ کیفیت؟ امنیت؟ مالیات؟!
۳- تاکسی ها مالیات میدهند؟!من هم مالیات میدهم و با وجود نهاد رسمی تاکسیرانی مسیر بنده که جز مسیرهای نسبتا بالای تهران هست، اغلب بدون ماشین، با راننده معتاد،با ماشین خارج از رده، ماشین های بدون کولر ، راننده های بی ادب و بی اعصاب تشکیل می شود.
متولی کجاست؟ از این دوستان آزمایش،معاینه فنی ، و... به عمل می آید؟!
پ.ن: امیدوارم به زودی روزی را ببینم که نسل متولی های رانتی،دولتی و نظامی منقرض بشود و نمونه ی موفق تعامل مردم با مردم که در این مورد تاکسی های اینترنتی قابل ملاحظه است در همه ی شئون اجتماعی جلوه گر شود.